احمدرضا عابدزاده:به نظر من ناصر حجازی اسطوره فوتبال این مملکت بود. برای آقای پروین هم می‌توان چنین لقبی انتخاب کرد و مرحوم دهداری نیز یک آدم بزرگ و فراموش‌نشدنی به شمار می‌رود که خیلی چیزها یادم داد.
مسئولان فدراسیون باید به فکر سرمایه‌های خودشان باشند. مهدی رحمتی سرمایه این مملکت است و کروش باید به او فرصت دوباره بدهد. اینکه در آستانه جام‌جهانی یک دروازه‌بان به ظاهر ایرانی‌الاصل آورده‌اند، ریسک است. او موقع دفاع، موقع کرنر و ضربات ایستگاهی چطور می‌خواهد با مدافعان صحبت کند و زمان لازم است با آنها هماهنگ شود و اکنون چنین زمانی را ندارد.
بزرگترین پیروزی:ابن صحبتها را در مورد سید مهدی رحمتی نه سرمربی استقلال گفته و نه عاشقان چشم و ابروی گلر آبی ها!بلکه اسطوره دروازه بانی و بهترین دروازه بان تاریخ فوتبال ایران بعد از ناصرحجازی بیان کرده است.
»» سید مهدی رحمتی عزیز،تولدت مبارک ««

این مرد ختم تاجیاست یعنی اگر بخواهیماز میان پیشکسوتان تاریه باشگاه تاج کسی را اسطوره خطاب کنیم با توجه به افتخارات و سابقه این مرد در تاج و استقلال می توانیم از ته قلب و باافتخار نام منصورخان پورحیدری را فریاد بزنیم.نام کسی را که نمی توانید همانند وی دیگر پیدا کنیم.
نه خوشتیپ بود نه خوش چهره نه خوش عکس، زیاد حرف نمیزد اصولا مردای بزرگ زیاد حرف نمیزنن،عمل میکنن. این آدم رو بیشتر هواداران متولد دهه 50 و 60 و تاجیایی که دوران بازی این بزرگ مرد جوان بودن خیلی بهتر میشناسند تا بچه های دهه 70 که اصولا بچه های اینترنت و فیس بوک هستند.

پرسپولیسی ها دائما برای کری خواندن از افتخارات بین المللی باشگاهشان که کسب چند عنوان فردی توسط 4 بازیکن عاریه ای بوده،استفاده می کنند!
یکی از این بازیکنان خداداد عزیزی هست که در جشن 45 سالگی باشگاه پرسپولیس شرکت کرده بود.
اما در همین مراسم وقتی از وی پرسیدن شما جز پیشکسوتان پرسپولیس هستی،عنوان کرد که من نه استقلالی و نه پرسپولیسی ام و فقط چهار یا پنج بازی در جام باشگاههای آسیا برای پرسپولیس به عنوان یار کمکی بازی کردم!

دکترعلی فتح‌الله‌زاده دقایقی پیش پس از پایان جلسه با جواد نکونام در گفتگو با سایت باشگاه استقلال اظهار داشت: جلسه بسیار خوبی با حضور منصور پورحیدری و جواد نکونام برگزار کردیم و  قرار شد فردا نیز دوباره یک جلسه دیگر برگزار کنیم.
 جواد نکونام بازیکن بزرگ و باارزشی است و با توجه به اینکه فرزند این بازیکن هم بیمار بود در دفتر بنده حضور یافت و با هم به صحبت پرداختیم.
بزرگترین پیروزی:
کاش مدیرعامل استقلال در حضورپورحیدری در خصوص جریان پیشنهاد سرمربیگری استقلال آنهم دو هفته مانده به یکی از دربی های پایتخت به منصورخان و تصمیمی که ایشان گرفته بود را برای جواد نکونام تعریف میکرد.
کاش به جواد می گفتند که تنها دو هفته مانده به یکی از دربی های پایتخت وقتی پورحیدری با پیشنهاد فتح الله زاده مواجه میشود و با وجود آنکه در آن مقطع سرمربی تیم ملی ایران بود اما با استعفا از مربیگری در تیم ملی سکان هدایت آبی پوشان را برعهده گرفت و با وجود آنکه بازی مقابل قرمزها را واگذار کرد ولی هیچگاه از تصمیمی که گرفته بود،پشیمان نشد.
آری ...پورحیدری آن بازی مهم را به رقیب سنتی استقلال باخت،اما در آزمایش تعصب و غیرت نزد هواداران استقلال  پیروز و سربلند بیرون آمد.
حال در شرایط فعلی باشگاه استقلال برای جواد نکونام عکس ماجرای منصورخان پورحیدری پیش آمده و این بازیکن میخواهد با فسخ قراردادش از جمع آبی پوشان خارج شود و به یک تیم عربی (شما بخوانید تیم ملی)بپیوندد!
لذا به جواد نکونام توصیه میکنیم سنگ یک مربی اجنبی را به سینه اش نزد و به حرف کسیکه پای وی را به تیم ملی باز کرد و برای اولین بار به تیم ملی دعوت کرد را خوب گوش کند و در نهایت تصمیم خود را بگیرد.
نکونام باید بداند که برای هواداران استقلال منصورخان پورحیدری یک اسطوره و جنتلمن به حساب می آیند نه کسانیکه فقط ادای با تعصبها و بازیکنان متشخص را در می آورند!  

علی دایی.
این سقوط همچون... اگر در غرب اروپا بود؛ با چه چیز این سقوط را مقایسه می‌کردیم؟
برای تشبیه و مقایسه در ایران، همیشه چیزی پیدا می‌کنی. خیلی زود. علی دایی؛ این سقوط همچون سقوطِ ناگهانی ریال برابرِ ارزهای دیگر است. هنوز در گفت و گوهای شفاهی، این دلار است که امروز رفت بالا و فردا کشید بالاتر. در حقیقت اما ریال است که پایین کشید و پایین‌تر.علی دایی سقوط را انتخاب کرده است.
 برای تشبیه و مقایسه در ایران، همیشه چیزی پیدا می‌کنی؛علی دایی همچون پولادِ کیمیایی در فیلم‌های مسعود کیمیایی: همه را می‌تواند کتک بزند. که در چند فیلمِ کارگردانِ محترم، مثلِ رئیس و محاکمه در خیابان، انگار مجوز گرفته بود که هر شهروندی را خواست لگدمال کند. تفاوت: دوستدارانِ کیمیایی در این سالها در پاسخ به اینکه کجای زندگیِ معاصرِ ما، چنین ماجراهایی برقرار است؟ می گویند: 

پس از آغاز مراسم کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا در کوالالامپور و سخنرانی مقامات AFC، رئیس جدید کنفدراسیون فوتبال آسیا، از حاضرین خواست تا برای گرامیداشت نام و یاد اسطوره های فوتبال آسیا که اکنون در قید حیات نیستند، یک دقیقه سکوت کنند.
بر این اساس، مسئولان برگزاری مراسم با پخش تصاویر و نام اسطوره های فقید فوتبال آسیا، نام و یاد آنها را گرامی داشتند که در میان این تصاویر، چهره و نام ناصر حجازی، دروازه بان اسطوره ای فوتبال ایران و بابک معصومی دیده می شد.
بزرگترین پیروزی
به این میگویند اسطوره....وقتی زیر خروارها خاک هم که باشد،در بالاترین مرجع فوتبالی آسیا از وی یاد میشود....به این می گویند نام نیکو بر جای گذاشتن.اگر قرمزها همچین اسطوره ای در باشگاه خود دارند لطفا رو کنند!
ناصرحجازی آبروی فوتبال ایران و استقلال در آسیا و حتی فوتبال جهان است.
نکته:بعد از اینکه صحنه های از مراسم بزرگداشت پیشکسوتان پرسپولیس در برنامه ورزش و مردم صبح امروز(جمعه) پخش شد،سردار رویانیان در خصوص این همایش و حواشی آن به مواردی اشاره کرد،که در لابه لای آنها کمی اغراق و بزرگ نمایی دیده میشد!ایشانعنوان کردند که پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس نامدارترومهم ترین هستند!این اظهارات سردار رویانیان به صحبتهای چند هفته قبل علی دایی شباهتهای بسیار زیادی داشت.لذا خبری که امروز از مراسم کنگره کنفدراسیون فوتبال آسیا در کوالالامپورمخابره شده Tمی تواند جواب دندان شکنی به این قبیل اظهارات مدیران و پیشکسوتان باشگاه پرسپولیس باشد!این دوستان یا هنوز خوب توجیه نشده اند یا هنوز از بزرگی باشگاه استقلال و پیبشکسوتانش اطلاعات کافی ندارند!چون مطرح کردن چنین ادعاهای یک مقدار بدور از واقعیت بوده و برای هواداران استقلال گنگ و غیر قابل هضم می باشد.

علی جباری  درباره کسب نشان طلا از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا، گفت: من تا همین دیروز به هیچ وجه از این ماجرا اطلاعی نداشتم و با تماس فردی از هلند از این مساله مطلع شدم. به ما گفته بودند که تا هشتم فروردین یکسری مدارک را به فدراسیون فوتبال تحویل دهیم و بعد از آن به من هیچ اطلاعی ندادند.
او در ادامه افزود: امروز رادیو هم گفت که سه پیشکسوت معرفی شده‌اند و تنها نام علی پروین را اعلام کرد. من از این مساله گله دارم. اگر سه نفر انتخاب شده‌اند، چرا نام یک نفر را می‌گویید؟ من کم برای این مملکت زحمت نکشیدم. من در سه دوره المپیک آسیایی حضور داشته‌ام، سه جام ملت‌ها را تجربه کرده‌ام و در المپیک جهانی و ارتش‌های جهان به میدان رفته‌ام. با استقلال قهرمانی و سومی آسیا را کسب کرده‌ام. این رفتارها انسان را دلگیر می‌کند.
بزرگترین پیروزی:
آقای جباری بخاطراینکه سلطان اول و آخر فوتبال ایران فقط توهستی و دوستداران سلطان قرمزها و دشمنان رسانه ای امروز استقلال و سرمربیش،علاقه ای ندارند تا نام سلطان آبی ها دوباره بر زبان بیفتاد.
آخه تازگی ها از سلطان چشم آبی قرمزها تجلیل کرده بودند و حیف  میشد با مطرح کردن نام شما دوباره به یاد هوادارانشان بیاورند که سلطان فوتبال ایران یک استقلالیست نه  یک پرسپولیسی!

علی دایی پس از انتخاب شدنش به عنوان بهترین بازیکن دو دهه اخیر ایران در نظر سنجی برنامه نود،عنوان کرد که بیشترین چهره های مهم فوتبال ایران پرسپولیسی هستند!
اینجاست که باید از نام بزرگانی چون ناصرحجازی مایه بگذاریم و استفاده کنیم.می توانیم آبروی فوتبال ایران و باشگاه استقلال را به رخ امثال علی دایی ها بکشانیم.بنویسیم بهترین بازیکن دو دهه اخیر فوتبال ایران به گواه آرامردم در یک برنامه ورزشی،که پرسپولیسی از آب درآمده ابتدا زیر نظر یک اسطوره استقلالی ساخته و پرداخته شده و در نهایت به فوتبال ایران معرفی گردیده است. بر اثبات این  ادعا خود بازیکن مورد نظر بارها در طی مصاحبه های مختلف به آن اشاره کرده است.
هوادار استقلالی؛
نام ناصرحجازی باید در چنین روزهای فریاد زده شود!نه زمانهای که  برای به رخ کشیدن و کری خواندن با طرفداران خودی استفاده میشود.نام حجازی ها را باید برای پاسخ دادن و فخر فروختن به طرفداران و بازیکنان حریف خرج کنیم نه برای ایجاد دو دستگی و تفرقه افکنی میان خودمان که در نهایت دودش به چشم خودمان برود.
به شخصه در چنین روزهایست که افتخار می کنم که ناصرحجازی یک استقلالی اصیل بوده و از اسطوره های باشگاه محبوبم به شمار می رود.
پس بیاییم از نام بزرگانی چون حجازی ها،فرهاد مجیدی ها و ...برای پاسخ دادن به طرفداران و تمام کسانیکه به نوعی از زیر مجموعه باشگاه رقیب به شمار می روند استفاده کنیم نه با افتخارات و موفقیتهای آنان پتکی بسازیم برای کوبیدن بر سر دیگر زحمتکشان تیم محبوبمان.  

 علی دایی در سال 1370 به بانک تجارت پیوست و 3 سال در این تیم توپ زد. او در 75 بازی رسمی برای این تیم 49 گل زد و در سال 1373 راهی پرسپولیس شد. دایی در اولین سال حضورش در تیم بانک تجارت زیر نظر مرحوم ناصر حجازی بازی می کرد و همبازی بازیکنانی مثل محمد احمدزاده، مجید صالح، بیژن طاهری و محمدعلی یحیوی بود.

او نیز مصل ناصر حجازی، چه در بین استقلالی ها و چه در بین پرسپولیسی ها، محبوب است. عابدزاده همیشه در لابلای حرف هایش به نام ناصر حجازی اشاره می کند. او می گوید، الگوی فوتبالی اش مرحوم حجازی بوده و «جوانمردی» را از او یاد گرفته است. این عکس نیز احمدرضا را کنار حجازی نشان می دهد. در آن ایام، او پیراهن استقلال را به تن می کرد.

هر وقت استقلال در انزلی بازی داشته،هواداران این تیم در اکثر بازیها بدجوری کادرفنی و بازیکنان و هواداران استقلال را مورد فحاشی قرار می دهند.یکی از آن دیدارها که شاهد اوج این بی احترامی ها این طرفداران انزلی چی بودیم،بازی مقابل فینال در جام حذفی بود که استقلالی ها بعد مرگ اسطوره خود ناصر حجازی فقید بدون روحیه و با پیراهنی مشکی در آن هوای شرجی و دم کرده انزلی به مصاف این تیم رفتند و ضمن انجام یک بازی ضعیف،بازی را واگذار کردند.در آن بازی مورد انواع توهین ها و ناسزاهای طرفداران ملوان قرار گرفتند،حتی به ناصر حجازی مرحوم هم رحم نکردند و بنر بزرگی که به مناسبت درگذشت وی در استادیوم نصب شده بود را پاره کردند و الفاظ بدی هم نثار اسطوره آبیها کردند.

هر سال که ما استقلالی ها با این برخورد زننده طرفداران ملوان مواجه میشویم،به خودمان قول می دهیم در بازی بعدی که در استادیوم آزادی با این تیم برگزار می کنیم،جواب دندان شکنی به آنها خواهیم داد.اما نمی دانم فرهنگ بالای تماشاگران استقلالی این اجازه را به آنها نمی دهد که همانند انزلی چی با آنها برخورد کنند و یا اینکه کلا یادشان می رود که در بازی فصل قبل یا دور رفت چه بلایی بر سر تیم محبوبشان آورده بودند.حتی با وجود اینکه تماشاگران انزلی در استادیوم آزادی به راحتی و به هر تعدادی که دوست دارند به ورزشگاه می آیند و در شهر خودمان و مقابل تماشاگران خودی به بازیکنان تیممان توهین می کنند،باز ما استقلالی ها فقط در حد یک هو کردن و یا شعار تو که آن گوشه نشستی .... بسنده می کنیم.حتی وقتی سعید سالار زاده در بازی رفت دو فصل قبل پای میلاد میداوودی را از قوزک به عمد مصدوم کرد و باعث شد میلاد چند ماهی از ترکیب تیم در اوج مادگی محروم شود،باز در تهران وقتی سالارزاده در ترکیب ملوان بازی می کرد،کوچکترین بی احترامی به وی نکردیم.
خدا وکیلی در بازی آخری که فصل قبل در انزلی انجام دادیم و مجددا شاهد شنیدن انواع ناسزاها به منصور پورحیدری و بازیکنان استقلال بودیم،ما هوادارانی که در استادیوم حضور داشتیم به خودمان قول داده بودیم که این بار در اولین بازی قصل بعد که در تهران با این تیم شمالی برگزار می کنیم،یه حالی اساسی به آنها بدهیم!اما باز هم می دانم ما استقلالی ها هر کاری می کنیم نمی توانیم مثل این افراد به بزرگان تیمشان توهین کنیم و حتی یاد اسطوره آنها سبروس قایقران را نیز گرامی می داریم.

روزنامه خبرورزشی به دنبال چه می گردد؟!

سلام
از سردبیر،دبیرتحریریه،آقایان اسماعیل حیدرپور،آرتین زهرابی،فرهاد عشوندی،کاوه علی اسماعیلی،سعید اکبری و ... که نویسندگان روزنامه خبرورزشی می باشند،چند سوال دارم که با یک جواب پاسخ تمام سوالهایم را خواهم گرفت!

و اما ...
به نظر نویسندگان و کارشناسان روزنامه خبر ورزشی در فوتبال ایران چند تا پیشکسوت فوتبالی داریم که به آنها اسطوره هم می توان گفت؟
اصلا به چه کسانی اسطوره می گویند؟
چطور یک بازیکن که بعد پیشکسوت یک باشگاه و یا تیمی می شود،توسط هواداران و کارشناسان لقب اسطوره بودن را می گیرد؟
کلا اسطوره ها چه مشخصات و ویژگی های باید داشته باشند؟
مگر بارها در همین روزنامه خبر ورزشی نوشته نشده که ما ایرانیان آدمهای زنده کش و مرده پرست هستیم؟
مگر بارها در همین روزنامه خبرورزشی نوشته نشده که باید در زمان حیات بزرگان فوتبال از آنها یادی بکنیم و تنهایشان نگذاریم؟
مگر بارها نوشته نشده که چرا فلان شخصیت که حتی پایش به توپ فوتبال نخورده چرا باید بر مسند فلان پست ورزشی فلان باشگاه بنشیند،اما بزرگان چون ....در گوشه خانه حتی سراغی از آنها گرفته نشود؟
حالا برای سهولت در پاسخ سوالهایم ،چند پرسش دیگر را مطرح می کنم!
به نظر کارشناسان و فوتبال نویسان روزنامه خبر ورزشی،در فوتبال ایران چند شخصیت ورزشی که دارای افتخارات زیادی چه در عرصه های بین المللی و چه  فوتبال باشگاهی ایران می باشند؟

چند پیشکسوت ورزشی داریم که در زمان بازیگری چه در زمان مربیگری افتخارات و عناوین مهمی چون قهرمانی در جام ملتهای آسیا با پیراهن تیم ملی،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا با پیراهن باشگاهی،قهرمانی در لیگ ها و تورنمنت های داخلی با پیراهن باشگاهی ،قهرمانی با تیم ملی در بازیهای آسیایی در لباس مربیگری،قهرمانی در جام باشگاههای آسیا(حضور بر روی نیمکت تیم قهرمان به عنوان سرمربی)،حضور بر روی نیمکت تیم ملی به عنوان سرپرست،عضو هیت مدیره باشگاههای بزرگ و کلی دیگر از این عناوین و افتخارات در فوتبال ایران موجود می باشد؟
اگر جواب شما این است که اگر پیشکسوتی با این مشخصات که جز اسطوره های فوتبال هم به حساب می آید،باز باید نکات منفی کارنامه وی را به عنوان یک مطبوعاتی و بخاطر رسالت کاری خود به وی و هوادارنش گوشزد کنید،بنده کاملا مورد تایید قرار می دهم و در بست قبول دارم.

اما سوال بنده با توجه به مطالب و بهتر بگویم سوالات فوق این است که؛آیا انتقاد کردن از همچین بزرگانی راه و رسم ندارد؟نیاز به بزرگ بودن در عرصه قلم و مطبوعات ندارد؟آیا هر جوانی که دو تا لیسانس گرفته و چند مطلب ورزشی نوشته؛حق دارد به بزرگترین اسطوره فوتبال یک باشگاه و حتی فوتبال ایران(چون فکر نمی کنم در عرصه بازیگری و مربیگری هیچ پیشکسوتی در حال حاضر افتخارات این عزیز را داشته باشد)این گونه بتازد و مورد تمسخر قرارش دهد؟
اگر این جور مطلب نوشتن بصورت محدود و اینکه مثلا از دست  نویسنده و سردبیر روزنامه خبر ورزشی اشتباها در رفته و نوشته شده،باز قابل قبول بود!

اما وقتی بارها در همین فصل فوتبالی همچین مطالبی در مورد یک پیشکسوت بزرگ و با اخلاق نوشته می شود،آیا نباید فکر کنیم که عقاید نویسندگان و رویکرد این روزنامه نسبت به این شخصیت و تیم محبوب باشگاهی اش همین است ؟! و غرض ورزی و عناد در لابه لای نوشته های نویسندگان این روزنامه موج می زند؟

وقتی روزنامه خبرورزشی (با توجه به اعتراف نویسندگانش در ستون حرف آخر این روزنامه)دو سال تمام از کادرفنی استقلال و بخصوص پرویز مظلومی انتقاد می کند،دنبال چه عدالتی در فوتبال می گردد؟حالا که شایعه بازگشت امیر قلعه نویی در میان فوتبالی ها پخش شده،چرا دنبال حاشیه درست کردن برای استقلال و عوامل این تیم مردمی می باشد؟

اصلا کارشنایان این روزنامه چه مربی و بازیکنانی را برای استقلال موجه می دانند و فکر می کنند وخاطبینشان را با حضور این بازیکنان و کادرفنی توصیه شده،راضی می شوند؟آیا در نظرسنجی ها این روزنامه تا به حال بابت مطالب نوشته شده در روزنامه خود سوالی شده و نظراتی از مخاطبین خود گرفته شده است؟
در آخر نوشته هایم نیز باید متذکر بشوم که شما باید از چنین مطالب و سوالاتی استقبال نیز بکنید! وقتی سطر به سطر مطالب و نوشته های روزنامه خبر ورزشی مورد تحلیل عامیانه هواداران و مخاطبینتان قرار می گیرد،باید خیلی خوشحال هم باشید و بجای فرار از انتقادات،به دنبال پاسخ گویی باشید.

امیر خادم _عضو سابق باشگاه خوانندگان روزنامه خبر ورزشی